تو مثه حس خوب نفس کشیدن تو هوای تازه و سرد صبح زمستونی تو مثه پیاده روی دو نفره تو کوچه پس کوچه های نمور و بارونی....
عجیب اما واقعه ای خوابی دیدم که قاعدتا دیگه نباید می دیدیم !! همون قدر واضح همون اندازه واقعه ای!! انگار توی یه واقعیت مجازی بودم!!
گاهی متوجه میشی که باید با یه سری افراد آشنا می شدی باید اذیت می شدی و سختی می کشیدی که قدر چیزی که الان بدست آوردی و حالی که توش هستی رو بیشتر بدونی! خیلی وقتها خیلی چیزا اتفاقی نیست.