Nobody
Nobody

Nobody

تو مثه حس خوب نفس کشیدن تو هوای تازه و سرد صبح زمستونی تو مثه پیاده روی دو نفره تو کوچه پس کوچه های نمور و بارونی....

عجیب اما واقعه ای خوابی دیدم که قاعدتا دیگه نباید می دیدیم !! همون قدر واضح همون اندازه واقعه ای!!  انگار توی یه واقعیت مجازی بودم!!

دست خودم نیس ولی هر چی بگی و بنویسی چه خوب چه بد به خودم میگیرم و خودمو مخاطب می دونم.

گاهی متوجه میشی که باید با یه سری افراد آشنا می شدی باید اذیت می شدی و سختی می کشیدی که قدر چیزی که الان بدست آوردی و حالی که توش هستی رو بیشتر بدونی! خیلی وقتها خیلی چیزا اتفاقی نیست.

تو کی هستی که کنارت دنیام آرومه !

اینکه هر کدوم از ما چقد استرس رو داریم تحمل می کنیم شاید اصلا متوجه نشیم و فقط با عوارض اون دسته و پنجه نرم کنیم و وقتی بش پی ببریم که دچار بیماری بشیم این شرایط تو این کشور و تو این زمان بیشتره.

از وقتی که یادمه آمریکا و کشور ایده آل و مورد علاقم از هر لحاظ بوده و هست و همیشه دلم خواسته روزی اونجا زندگی کنم ولی تا به این لحظه محقق نشده ، خب البته کم کاری از خودم بوده که خیلی سفت و سخت و مثه یه هدف نهایی بش توجه نکردم.

پ.ن: البته ژاپن رو خیلی دوس دارم و اونم کشور مورد علاقه منه.