Nobody
Nobody

Nobody

دلتنگی..

تکرار جای خالی توست...

وقتی که زیر هجوم روزها ندارمت....

هیچوقت از فصل تخمی پاییز خوشم نمیاد هوای نمور و‌ تاریک و غروبای دلگیر و‌از همه مهمتر‌فصل زاد و‌ ولد انواع ویروس و بیماری من تابستونو با همه گرمی و شرجی بودنش  ترجیح میدم چون کلا وایب مثبت و شادی داره.

دیروز که داشتیم تلفنی حرف میزدیم و طبق معمول داشتم پیاده میرفتم یهو‌ حس کردم دقیقا همون مکالمه ای که چند سال پیش با یکی داشتم رو دارم تکرار میکنم یعنی انگار خود همون صحنه دوباره داره تکرار میشه همون مکان همون هوا ولی با آدمهای متفاوت…

زندگی پر از صحنه هاییه که انگار قبلا دیدیم و‌تجربش کردیم یجورایی مثل دژاوو

این که دوست داریم به کجا برسیم و‌ چه چیزایی رو بدست بیاریم یا حتی کجا زندگی کنیم به تنهایی کافی نیست درسته که خواستن نصف راهه ولی اینکه واسه رسیدن به اهداف و‌خواسته هامون چه قدمهایی برداشتیم  از چه چیزهایی زدیم مهمتره

تجربه بم نشون داده که هر زمانی که من چتر همراه نداشتم بارون وحشی تر و بی وقفه تر می‌باره و این کاملا ثابت شده.

پ.ن: از راه رفتن زیر بارون بدون چتر و‌ خیس شدن در حد مرگ بی زارم.

چیزی به اسم استفاده درست و هدفمند و به اندازه  از سوشال مدیا و مخصوصا اینستاگرام وجود نداره این یه بازی دو سر باخته و قطعا مشکلاتی ایجاد میکنه که  کمترینش درگیر شدن و اعتیاد به این پلتفرما ست بقیه رو که نام بردنشون خارج از حوصله منه واقعا و همه میدونن.